یزدفردا: رقیه کفیل الناس از جهادگران و بسیجیان مخلص و سخت کوش است که با پشتوانه‌ی خانواده اش، ۳۳ سال است که در جبهه‌ها مختلف به اسلام و انقلاب خدمت می‌کند تا اکنون که خادمیار امام رضا علیه السلام و اهل بیت (ع) نیز هست.

به گزارش یزدفردا: خانم رقیه کفیل الناس از بانوان جهادی و از فعالین پشتیبانی جنگ در یزد است. وی پس از پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی به عنوان یکی از فعالان حوزه پشتیبانی جنگ که بانوان پیشتاز آن بودند، وارد عرصه شد و خدمات زیادی انجام داد. تا به امروز هم به کمک همان تجارب در عرصه مبارزه با کرونا در شهرستان یزد فعالیت داشت و همچنین فی الحال خادم اهل بیت (ع) (مسیول بانوان ستادبازسازی عتبات عالیات استان یزد) وفعال فرهنگی درعرصه‌های مختلف وخادم خادمیاران رضوی درکانون بانوان وخانواده رضوی است.

 خانم کفیل سابقه فعالیت به عنوان مشاور امور بانوان و خانواده فرمانداری یزد را هم در کارنامه دارد و مسیول هیات پیروان عترت خواهران استان یزدودر زمینه‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی ظهور و بروز چشمگیری داشته است که باعث شده پیشگام ورود به عرصه مبارزه علیه بیماری کرونا هم باشد. در ادامه پای صحبت‌های این بانوی جهادگر نشستیم تا با ایشان و فعالیتهایشان بیشتر آشنا شویم.

مختصری خودتان را معرفی بفرمایید

رقیه کفیل‌الناس، متولد ۱۳۴۵/۰۴/۱۰ هستم. با خودم ۵ تا خواهر و یک برادر هستیم که الحمدلله همه در بحث انقلاب و الان تقریبا پای کار هستند و جزو بچه‌های ارزشی به حساب می‌آیند. شغل پدرم آزاد بود. مادر هم خانه‌دار بودند. پدرم سوادشان را در نهضت یاد گرفتند. شخصیت پدر طوری بود که در هرکاری اول مردم را ترجیح می‌­دادند بعد خودمان. البته الان هم همین طور هستند.
شما از بانوان مقاوتی بوده و هم اکنون در جبهه مقاومت مشغولید، برامون از حوزه کاریتون بگید؟
بسیجی فعال ازسال ۱۳۷۰ وهمسر جانباز ورزمنده دفاع مقدس و هم اکنون خادم اهل بیت (ع) (مسیول بانوان ستادبازسازی عتبات عالیات استان یزد) وفعال فرهنگی درعرصه‌های مختلف وخادم خادمیاران رضوی درکانون بانوان وخانواده رضوی

فرمودید متولد ۴۵ هستید، پس در دوران انقلاب نوجوانی حدود ۱۲ ساله بودید. آیا در آن دوران فعالیت خاصی داشتید؟

ما به خاطر ارتباطی که پدرمان با شهید آیت‌الله صدوقی داشتند، خیلی تحت تاثیر ایشان بودیم. حتی در فعالیت‌های بعد از انقلاب نیز در مواقع حساس با ایشان مشورت می‌کردیم. دوران ابتدایی را که تمام کردم با اینکه شاگرد درس‌خوان مدرسه هم بودم، پدرم به دلیل فضای اختلاط در مدارس، با مشورت شهید صدوقی، من را به مدرسه علمیه الزهرا فرستادند. تقریبا ورودم به مدرسه الزهرا همزمان شد با شروع فعالیت‎های انقلابی‌ام. از پخش اعلامیه بگیرید تا حضور در جمع انقلابیونی که برای انداختن مجسمه شاه به میدان مجسمه (شهید بهشتی فعلی) رفته بودند.

دوران جنگ چه اتفاقاتی برای شما افتاد؟

وقتی جنگ شروع شد، چون امکان حضور برای همه زنان در خط مقدم نبود، ما در مدرسه الزهرا به ناچار در پشت جبهه فعالیت می‌کردیم. فعالیت‌هایی که در پشت جبهه انجام می‌دادم، متنوع بود. قند شکستن، پختن مربا، خبر دادن شهادت رزمندگان به خانواده‌هایشان، جمع‌آوری کمک‌های مردمی، فعالیت در خیاط‌خانه‌ها، چیز‌هایی است که بیشتر در خاطرم هستند. خیاطی را مدیون جنگ هستم. لباس‌های رزمندگان را برش می‌­زدم و با خودم می‌بردم درب خانه‌های مردم می‌­گفتم: خاله تو می‌­دوزی؟ ظهر که از حوزه می‌­آمدم در هر خانه‌ای ۵ تا ۱۰ تا پخش می‌­کردم. فردا شب هم که می‌­خواستم بروم، اینها را دوخته بودند. جمع می‌کردم و تحویل حوزه می‌­دادم. هم‌چنین مسئول ستاد جنگ‌زدگان یزدباف نیز بودم که کار سروسامان دادن و تامین محل سکونت برای جنگ‌زدگان بر عهده ما بود.

چه شد که وارد فضای خدمت‌رسانی در بحث مبارزه با کرونا شدید و از چه زمانی این کار را شروع کردید؟

تقریبا اواسط بهمن ماه بود که اعلام شد شیوع کرونا در یزد جدی شده و نیازمند برخی اقلام و کار‌ها برای مقابله با آن است. ابتدا به جلسه‌ای با حضور جمعی از خادمان و موکب‌داران اربعین، دعوت شدم. این محفل مبارک قبل‌ترش در کار‌های خدمت‌رسانی به سیل‌زدگان نیز فعالیت داشت. در این جلسه کار‌ها تقسیم‌بندی شد. بنا شد گروهی بحث تهیه مواد ضدعفونی و برنامه‌ریزی آن را متقبل شوند. در بحث ماسک و دوخت لباس کادر درمانی هم مقرر شد ما ابتدا هماهنگ کردن تعدادی خیاط و چرخ خیاطی و برنامه‌ریزی برای مکان ستاد و کارگاه‌های خیاطی را انجام بدهیم. باورکردنی نبود ولی هنوز شب نشده بود که تعداد زیادی خانم خیاط مراجعه کردند. بیش از نیاز ما بودند و من اسم‌شان را گذاشتم جهادگران بی‌مرز! به نظرم آمد این جهادگران حد و مرزی برای کارشان قائل نیستند.

  • نویسنده : یزدفردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا